خدایا! خدایی فدای خداییت!
بسم الله الرحمن الرحیم
قید وقت را میزنی و دل را به دریا!
یکی یکی آیات را تشریح میکنی.
وقتش رسیده است بگویی معنای فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى را.
بگویی که منظور از زندگی آسان پول داشتن نیست!
اگر خدا میگوید راه راحت نشانت میدهم، داشتن پدر و مادر برای همیشه نیست، سلامت همیشگی نیست، این نیست که هیچوقت در زندگی سختی نبینی، این نیست که هیکل تنومند و صورتِ زیبا داشته باشی!
حال بچهها خوب است که گریزی به کربلا میزنی و مجلس شراب!
خداست دیگر، خدایی میکند!
گاهی پیش میآید که خواسته باشد تمام عزیزانت را در یک روز از تو بگیرد، حسینت را، ابالفضلت را، علیاکبرت را، فرزندانت را.
بخواهد تو را به اسارت ببرد در میان نامحرمان!
آه بگذریم ...
مردانه شروع میکند برایت روضه میخواند.
خانوم یه روز همه رفتن، همه کشته شدن، حضرت علی اکبر اومد به امام حسین (ع) گفت بابا من برم؟
گفت: برو.
آخ بگذریم ...
بچهها میدونین وقتی خانم زینب رو بردن به مجلس یزید، وقتی یزید شروع کرد به توهین و پیش خودش فکر کرد که ایشون یک زنه و الان اظهار بیچارگی می کنه و گفت دیدی خدا با شما چی کار کرد، خانوم حضرت زینب چه جوابی داد؟
بلند میشود و پر از بغض دست تکان میدهد و برای تو خطبه میخواند.
بله خانوم ...
گفت ای یزید ما خدا رو داریم، گفت از تو هیچی نمیمونه و ما میمونیم.
و اینجا وقتش است که بگویی این همان یُسْرَى است که به آن هدایت خواهی شد.
اینکه بعد از اینهمه مصیبت، بتوانی آرام و در کمال ایمان بگویی «ما رأیتُ الا جمیلاً».
یعنی چی خانوم؟!
یعنی اینکه هر چه دیدم، خدا بود و خدا بود و خدا بود!
اینکه در تمام شرایط بدانی همه اویی و بس.
#عاشقی دردسری بود نمیدانستیم!
یازهراجانم
- ۹۵/۰۸/۱۹
الآن تو دعای کمیل این تیکه رو انداختند تو ذهن ما تا هی تکرار بشه تو ذهنم و هی...