همه او

وقتی همه اوست، من چه گوید؟!

همه او

وقتی همه اوست، من چه گوید؟!

همه او

بسم الله الرحمن الرحیم

اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان بازگرد

یازهراجانم

پیوندهای روزانه

سخاوتِ کودکانه

جمعه, ۲۷ مهر ۱۳۹۷، ۰۳:۵۱ ب.ظ

بسم‌الله الرحمن الرحیم
زنگ که می‌خورد، طبق معمولِ نه همیشه با تو حرف دارد ...
کنار میزت ظاهر می‌شود ...
- خانوم!
- بله
- شما عطر دوست دارین؟
- خیییییییییییلی :)
با ذوق دست می‌برد داخل کیفش، تو هم با ذوق بیشتر می‌پرسی‌اش: الان عطر داری؟!!!
و پاسخ مثبتش هم‌زمان می‌شود با ردیف شدن سه شیشه عطر روی میزت که یکی را به دلخواهت انتخاب کنی.
موقع گذاشتن یکی از عطرها می‌گوید: این برای بابای بابامونه!!!!
فکری از ذهنت می‌دود که می‌پرسی: بابا و مامان ناراحت نمی‌شن عطرتو بدی به من؟
او هم خیلی سخاوت‌مندانه سری بالا می‌اندازد و خیالت را که راحت می‌کند دانه دانه عطرها رو روی دستت امتحان می‌کنی و یکی را انتخاب می‌کنی و داخل کیفت که داری می‌گذاری می‌پرسد: فردا برامون می‌یارین؟
خنده‌ی متعجبانه‌ای روی لبانت خشک می‌شود و عطر را از کیفت خارج می‌کنی و قبول که نمی‌کند راضی‌اش می‌کنی که نه، این برای شما باشد، همین‌قدری که روی دستم زدم خوب بود و تشکرات ویژه را همراهش می‌کنی تا بدرقه‌ی به حیاط رفتنش باشد در هیاهوی زنگِ تفریحِ مدرسه!
یک همچین وضعی!
 
یازهراجانم


  • همه او

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی