دیگر حرفی میماند؟!
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث خیلی جدی است، همه دست زیر چانه گذاشته و خیره به تو محو موضوعاند!
بحث بحثِ آن دنیا و ما و اعمال ماست.
همینطور که خودت غرق بحثی و مستمع صاحبسخن را بر سر ذوق آورده، دستش را برده بالا و تو که دلت نمیآید رشتهی سخن پاره کنی، ظاهرا بیتفاوتی و ادامه میدهی.
ادامه میدهی تا گفتوگویی کلید نخورد که اگر بخورد زمان است که میدود و تویی که میمانی و درس نداده و حرفهای نگفته.
اما نمیشود، دستبردار نیست، کوتاه نمیآید.
لابد خیلی مهم است که قانونت را زیر پا گذاشته و میان کلامت حرفی دارد.
حالا که او کوتاه نمیآید، تو کوتاه میآیی، کوتاه میآیی تا مبادا حرفهایش در دلش بماند. شاید سوال مهمی پیش آمده که اگر نپرسد شاید جهانبینیاش، ایدئولوژیاش و معرفتشناسیاش کلا تغییر کند.
خلاصه اجازه صادر میکنی.
بله بفرمایین!
خانوم اجازه! میشه در کمدمونو ببندیم؟
....
من دیگر حرفی ندارم!!!!
یازهراجانم
- ۹۵/۰۸/۲۵